سلام

موضوع رحمت خدا بود و تجسم این رحمت در وجود امام معصوم علیه السلام.

رسید به رحمت و مودت در دل مومنین . ویاد کارگاهمون افتادیم که ما باید بنای جامعه رو بر اساس محبت بگذاریم.

بحث رفت بر اینکه مدل زندگی هامون به سمتی رفته که از محبت خالصانه برداشت های سوء میشه، بعضا سرزنش می کنند و حتی ممکنه در یک گروهی اون خوبی و محبت یک نفر رو برنتابند و حتی زشتی او محسوب کنند!

مثلا بگذارند به حساب فضولی، چاپلوسی، عوام بودن و عقب ماند'ی، تحجر و .

حرف این بود که آیا باید در این موارد عقب کشید و محبتت رو دریغ کنی یا صبورانه بشنوی و خالصانه به مسیرت ادامه بدی. 

چقدر باید توقع بازخورد خوب داشت و تا چه زمانی.

محدثه خانم مثال پسرشون رو زدند، که وقتی کوچک بود هر چه مراقبت می کردیم و مداومت می کردیم و صبوری می کردیم برای رشد فرزندمون انگار نه انگار. امیدی به تاثیرش نداشتیم، او همچنان مشغول شیطنت و بازیگوشی های خودش بود. اما الان که نوجوانیش رو داره پشت سر میگذاره کم کم آثار اون تلاش هامون رو در وجودش میبینیم.

نتیجه اینکه تربیت انسان زمان بره. شما نمی تونید توقع داشته باشین با دوبار عملکرد درست، بازخورد خوبی بگیرید. ممکنه زمان بسیاری ببره و خیلی دیر آثارش رو ببینید.

همونطور که در خودتون هم نمی تونید یکباره توقع تغییر و تحول داشته باشید، برای هر قدم کوتاه باید مدت ها ممارست بخرج بدین تا نهادینه بشه و بعد قدم بعدی و . 

 در ضمن اینکه انسان وارسته نیازی به انتظار کشیدن برای دریافت اثر در افراد مقابلش نداره. وقتی خالصانه قدم برداری، توقع از دیگران نخواهی داشت. سرزنش ها و ناملایمات به شما صدمه ای نمیزنه و  براحتی از کنارشون می گذری!


اما این رحمت و مودت نیاز جامعه است و باید بریم به سمتش. بسیاری از مشکلاتمون ریشه در مودتیه که نسبت به هم نداریم.


در مورد نقاط ضعف تقریبا همه دستمون پره. نقد های وارد رو خوب می دونیم، اما هنوز راه حل های درست و کاربردی نداریم. هنوز نمی دونیم وظیفه ی  هر کدوممون چیه؟

قرار شد فکر کنیم. چطور به اجتماع قلوب میرسیم؟ تشکیلاتی کار کردن یعنی چی؟

راستش فکرم رفته روی صحبت های حضرت آقا در گام دوم. به نظرم بشه جواب های خوبی توش پیدا کرد!  نظر شما چیه؟ راه حل چیه؟



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها